جدول جو
جدول جو

معنی میان فراخ - جستجوی لغت در جدول جو

میان فراخ(فَ)
که کمرگاه فربه دارد: مجفر، اسب میان فراخ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
میان سرا
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد، واقع در 8هزارگزی خاور الشتر با 240 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گَ کَ)
دهی است از بخش ایذۀ شهرستان اهواز، واقع در 14هزارگزی شمال خاوری ایذه با 185 تن سکنه، آب آن از قنات و چاه و راه آن مالرو است. در دو محل به نام میان گران بالا و پایین واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نام نوعی از انگور باشد. (فرهنگ جهانگیری). نوعی از انگور باشد و در خراسان بسیار است. (برهان) (از آنندراج) ، سرای میانی
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی است از دهستان خرم آباد شهرستان شهسوار، واقع در 11هزارگزی جنوب شهسوار با 70 تن سکنه. آب آن از رود و چشمه و نهر و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از میان فرود
تصویر میان فرود
آنچه میان آن فرو رفته و گود باشد (میان فروشده) : (جرم میان فرود چون چیزی بروی زنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان فرش
تصویر میان فرش
میانبوب غالی فرشی که در وسط اطاق بین دو کناره اندازند: (کناره و سر انداز اعم از قالی یا نمد باید یکجور و میان فرشی که حکما باید قالی باشد ممکن بود جور دیگر بشود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان ران
تصویر میان ران
وسط ران، کودک رسوا، آلت رجولیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان سرا
تصویر میان سرا
حیاط
فرهنگ واژه فارسی سره
از توابع خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی